روز اول :
88/6/26
5شنبه 26شهریور 88 ساعت 11.45 صبح بهمراه یکی از دوستام از فرودگاه امام پرواز داشتیم به سمت مسکو تا طی یک سفر 8 روزه از شهرهای مسکو و سن پترزبورگ دیدن کنیم.وقت خیلی مناسبی برای سفر به کشور روسیه نبود چون کم کم هوا سرد می شد و ما آخرین گروه تور ایرانی بودیم که در سال 88 به این کشور سفر می کردند. بهترین زمان سفر به روسیه تیرماه هست که پدیده زیبا و دیدنی شبهای سفید سن پترزبورگ هم در همین ایام رخ می دهد.
ما هم بعد از کلی پرس و جو و نگرانی جهت سردی هوا بالاخره دل و زدیم به دریا و تصمیم گرفتیم که بریم.که البته چه خوب هم کردیم که رفتیم چون سفر بی نظیری بود.
روسیه بزرگترین کشور جهان است و به دلیل وسعت زیاد این کشور اختلاف ساعت نقاط مختلف آن تا 9 ساعت هم می رسد . حدود 73% این کشور در آسیا و مابقی آن در اروپا قرار دارد.که 2 شهر مورد نظر ما در بخش اروپایی قرار دارد. دارای آب و هوایی به شدت سردسیر می باشد که در بغضی از مناطق شمالی آن در زمستان دمای هوا به 70 درجه زیر صفر هم می رسد. دین مردم این کشور مسیحیت - ارتدکس می باشد و تقریبا حدود 1 درصد از مردم مسلمان هستند.
یه سفر هوایی حدودن 3.30 ساعته از تهران به مسکو داشتیم با پرواز ایران ایر با هواپیما بویینگ که به جرات می تونم بگم جز بدترین پروازهای هوایی بود که تابحال داشتم، غذای سرد و بد مزه که فقط با زور نوشیدنی می شد بفرستیمش پایین (کوکو و سالاد الویه و یک تکه کالباس)، هیچگونه نوشیدنی گرم هم داده نمی شد (ظاهرا این هواپیما مربوط به پروازهای داخلی بوده و مجهز به سیستم های گرمایشی غذا نبود و بدلیل کمبود ناوگان هوایی در پروازهای خارجی هم از آن استفاده می کردند)،مهماندارهایی که به نظر میومد هیچگاه آموزش لازم رو برای این کار ندیده بودند و انگار به زور مجبورشون کرده بودند که این شغل رو انتخاب کنند(برخلاف تصور من که همیشه تصوز می کردم مهمانداری هواپیما بیشتر از اینکه یه شغل باشه یه عشقه که مثل اینکه اشتباه فکر می کردم). با وجود بدی شرایط هواپیما به من و دوست محترمم بد نگدشت عین 3 ساعت حرف زدیم و خندیدیم و کله مسافرین را بردیم.
حدود ساعت 4 به وقت مسکو وارد یکی از فرودگاه های مسکو شدیم فرودگاهی که ظاهرن پروازهای چارتر در اونجا می نشستند. فرودگاه مدرنی نبود.کار ترخیص تقریبا به سرعت انجام شد و خیلی معطل نشدیم.با گروهی که در این 8 روز همسفران ما بودند و با تورلیدر آقای افشین یوسفی راهی هتل شدیم. مسکو هم بی بهره از ترافیک نبود حدودن 1.5 ساعت طول کشیدیم که به هتل رسیدیم هتل 4 ستاره ایی به نام هتل کسموس که به دلیل مسائل اخلاقی در ایران به هتل کاسموس معروف است(کاسموس در زبان روسی به معنای فضا می باشد.).
هتلی بزرگ با 25 طبقه که در شمال شهر مسکو واقع شده است.در نزدیکی آن قرار دارد.پارک ودن خا VDNKH , و موزه هوافضا
این هتل یک هتل بزرگ توریستی است که در سال 1980 برای بازیهای المپیک که در روسیه برگزار می شد توسط فرانسوی ها ساخته شده بهمین دلیل یک مجسمه از ژنرال دوگل در محوطه بیرونی هتل قرار دارد.
تا مشخص شدن وضعیت اتاق ها گشتی در لابی هتل و فروشگاه ها زدیم و سپس در اتاق 324 هتل مقیم شدیم.
ساعت 8 قرار بود که رقص محلی روسی در هتل ما برگزار شود بعد از یک استراحت کوتاه و باز کردن چمدانها برای دیدن رقص رفتیم. حدودن 3 ساعت طول کشید بسیار زیبا بود. تاریخ روسیه رو به صورت رقص به نمایش گذاشته بودند.از زمان حمله مغول ها به روسیه ، حکومت رومانف ها و تزارها و کمونیستها تا به الان. البته ناگفته نماند که دوست محترم ما نصف بیشتر رقص رو در خواب دیدند!!
بعد از اتمام رقص گرسنگی بر ما غالب گشت و تصمیم گرفتیم که در یکی از رستوران های هتل چیزی میل کنیم.نگاهی به منو انداختیم و ارزون ترین آیتمی که در لیست وجود داشت سیب زمینی کانتری استایل بود ما هم که شنیده بودیم این روس ها از سیب زمینی بسیار استفاده می کنند و همراه تمامی غذاهاشون میل می کنند و سیب زمینی برای اونها حکم برنج ما رو داره، همون آیتم رو سفارش دادیم و دوست محترم مشروب خورما هم یه آبجو سفارش داد . البته چه سفارش دادنی با زبان ایما و اشاره چون روس ها تقریبا دانش زبان انگلیسی شون در حد صفر . حالا تصور کنید در یک هتل توریستی که بسیار هم شلوغ بود فروشنده ها زبان انگلیسی ندونند.البته این طبیعی روسیه تازه 15 ساله که از زیر سلطه کمونیست خارج شده و درب های این کشور باز شده. در دوران کمونیست یادگیری زبان انگلیسی ممنوع بوده و هرکسی که می خواسته زبان خارجه یادبگیره باید از کا.گ.ب. مجوز می گرفته!! بر گردیم سر اصل مطلب که همان سیب زمینی کانتری استایل بود.
بالاخره حاضر شد اونهم بعد از یکربع که دیدیم ای دل غافل 8 تا تکه سیب زمینی رو با پوست سرخ کردن گذاشتن توی یه بشقاب و اووردن حالا چی اونم بدون سس. اولین غذای روسی رو هم تجربه کردیم البته 8 هزار تومن پیاده شدیم و تصمیم گرفتیم که دنبال هیچ چیز کانتری استایل نباشیم. البته دوست محترم یه آبجو مشتی خورد و کلی کیف کرد آبجو معروف روسها KOZEL.
88/6/26
5شنبه 26شهریور 88 ساعت 11.45 صبح بهمراه یکی از دوستام از فرودگاه امام پرواز داشتیم به سمت مسکو تا طی یک سفر 8 روزه از شهرهای مسکو و سن پترزبورگ دیدن کنیم.وقت خیلی مناسبی برای سفر به کشور روسیه نبود چون کم کم هوا سرد می شد و ما آخرین گروه تور ایرانی بودیم که در سال 88 به این کشور سفر می کردند. بهترین زمان سفر به روسیه تیرماه هست که پدیده زیبا و دیدنی شبهای سفید سن پترزبورگ هم در همین ایام رخ می دهد.
ما هم بعد از کلی پرس و جو و نگرانی جهت سردی هوا بالاخره دل و زدیم به دریا و تصمیم گرفتیم که بریم.که البته چه خوب هم کردیم که رفتیم چون سفر بی نظیری بود.
روسیه بزرگترین کشور جهان است و به دلیل وسعت زیاد این کشور اختلاف ساعت نقاط مختلف آن تا 9 ساعت هم می رسد . حدود 73% این کشور در آسیا و مابقی آن در اروپا قرار دارد.که 2 شهر مورد نظر ما در بخش اروپایی قرار دارد. دارای آب و هوایی به شدت سردسیر می باشد که در بغضی از مناطق شمالی آن در زمستان دمای هوا به 70 درجه زیر صفر هم می رسد. دین مردم این کشور مسیحیت - ارتدکس می باشد و تقریبا حدود 1 درصد از مردم مسلمان هستند.
یه سفر هوایی حدودن 3.30 ساعته از تهران به مسکو داشتیم با پرواز ایران ایر با هواپیما بویینگ که به جرات می تونم بگم جز بدترین پروازهای هوایی بود که تابحال داشتم، غذای سرد و بد مزه که فقط با زور نوشیدنی می شد بفرستیمش پایین (کوکو و سالاد الویه و یک تکه کالباس)، هیچگونه نوشیدنی گرم هم داده نمی شد (ظاهرا این هواپیما مربوط به پروازهای داخلی بوده و مجهز به سیستم های گرمایشی غذا نبود و بدلیل کمبود ناوگان هوایی در پروازهای خارجی هم از آن استفاده می کردند)،مهماندارهایی که به نظر میومد هیچگاه آموزش لازم رو برای این کار ندیده بودند و انگار به زور مجبورشون کرده بودند که این شغل رو انتخاب کنند(برخلاف تصور من که همیشه تصوز می کردم مهمانداری هواپیما بیشتر از اینکه یه شغل باشه یه عشقه که مثل اینکه اشتباه فکر می کردم). با وجود بدی شرایط هواپیما به من و دوست محترمم بد نگدشت عین 3 ساعت حرف زدیم و خندیدیم و کله مسافرین را بردیم.
حدود ساعت 4 به وقت مسکو وارد یکی از فرودگاه های مسکو شدیم فرودگاهی که ظاهرن پروازهای چارتر در اونجا می نشستند. فرودگاه مدرنی نبود.کار ترخیص تقریبا به سرعت انجام شد و خیلی معطل نشدیم.با گروهی که در این 8 روز همسفران ما بودند و با تورلیدر آقای افشین یوسفی راهی هتل شدیم. مسکو هم بی بهره از ترافیک نبود حدودن 1.5 ساعت طول کشیدیم که به هتل رسیدیم هتل 4 ستاره ایی به نام هتل کسموس که به دلیل مسائل اخلاقی در ایران به هتل کاسموس معروف است(کاسموس در زبان روسی به معنای فضا می باشد.).
هتلی بزرگ با 25 طبقه که در شمال شهر مسکو واقع شده است.در نزدیکی آن قرار دارد.پارک ودن خا VDNKH , و موزه هوافضا
این هتل یک هتل بزرگ توریستی است که در سال 1980 برای بازیهای المپیک که در روسیه برگزار می شد توسط فرانسوی ها ساخته شده بهمین دلیل یک مجسمه از ژنرال دوگل در محوطه بیرونی هتل قرار دارد.
تا مشخص شدن وضعیت اتاق ها گشتی در لابی هتل و فروشگاه ها زدیم و سپس در اتاق 324 هتل مقیم شدیم.
ساعت 8 قرار بود که رقص محلی روسی در هتل ما برگزار شود بعد از یک استراحت کوتاه و باز کردن چمدانها برای دیدن رقص رفتیم. حدودن 3 ساعت طول کشید بسیار زیبا بود. تاریخ روسیه رو به صورت رقص به نمایش گذاشته بودند.از زمان حمله مغول ها به روسیه ، حکومت رومانف ها و تزارها و کمونیستها تا به الان. البته ناگفته نماند که دوست محترم ما نصف بیشتر رقص رو در خواب دیدند!!
بعد از اتمام رقص گرسنگی بر ما غالب گشت و تصمیم گرفتیم که در یکی از رستوران های هتل چیزی میل کنیم.نگاهی به منو انداختیم و ارزون ترین آیتمی که در لیست وجود داشت سیب زمینی کانتری استایل بود ما هم که شنیده بودیم این روس ها از سیب زمینی بسیار استفاده می کنند و همراه تمامی غذاهاشون میل می کنند و سیب زمینی برای اونها حکم برنج ما رو داره، همون آیتم رو سفارش دادیم و دوست محترم مشروب خورما هم یه آبجو سفارش داد . البته چه سفارش دادنی با زبان ایما و اشاره چون روس ها تقریبا دانش زبان انگلیسی شون در حد صفر . حالا تصور کنید در یک هتل توریستی که بسیار هم شلوغ بود فروشنده ها زبان انگلیسی ندونند.البته این طبیعی روسیه تازه 15 ساله که از زیر سلطه کمونیست خارج شده و درب های این کشور باز شده. در دوران کمونیست یادگیری زبان انگلیسی ممنوع بوده و هرکسی که می خواسته زبان خارجه یادبگیره باید از کا.گ.ب. مجوز می گرفته!! بر گردیم سر اصل مطلب که همان سیب زمینی کانتری استایل بود.
بالاخره حاضر شد اونهم بعد از یکربع که دیدیم ای دل غافل 8 تا تکه سیب زمینی رو با پوست سرخ کردن گذاشتن توی یه بشقاب و اووردن حالا چی اونم بدون سس. اولین غذای روسی رو هم تجربه کردیم البته 8 هزار تومن پیاده شدیم و تصمیم گرفتیم که دنبال هیچ چیز کانتری استایل نباشیم. البته دوست محترم یه آبجو مشتی خورد و کلی کیف کرد آبجو معروف روسها KOZEL.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر