روز سوم:
88/6/28
صبح اول از ایستگاه مترو نزدیک هتل که همان ایستگاه ودنخا بود سوار مترو شدیم . مترو مسکو جز قدیمی ترین مترو های دنیا و زیباترین می باشد. که جز آثار باستانی هم محسوب می شود. این مترو در یال 1935 و به دستور استالین ساخته شده است .معماری هر یک از سالنها ، نقاشی ها ، تابلوها و لوسترها باهم متفاوت بودند.
بعضی از سالنها با تابلوهای نقاشی و کاشیکاریهای بسیار ظریف مزین شده بودند. هیچ یک از آثار مربوط به دوران کمونسیت از بین نرفته بود و همه به همان صورت حفظ شده بودند نماد داس و چکش که سمبل کمونسیت بود باقی مانده بود.
سالن جدید مترو رو هم بازدید کردیم که در سال 1994 افتتاح شده بود. مترو اونا کجا و مترو ما که این همه پزشو میدیم کجا!!!
واگن ها قدیمی بودند ولی سرعت حرکتشان قابل مقایسه با مترو تهران نبود. از هجوم و حمله هم در موقعه سوار و پیاده شدن خبری نبود. از دست فروش های داخل واگن ها هم همینطور. کسی به کسی کاری نداشت مردم یا مشغول مطالعه کتاب و روزنامه بودند یا گوش دادن به موزیک. نکته جالب توجه پله برقی یکی از ایستگا ه ها بود که 110 متر و حدودن 7 طبقه به زیر زمین می رفت با شیب 30 درجه و با سرعت بسیار بالا. تور لیدر به ما گفت که سمت راست بایستیم چون روسها خودشون از سمت چپ حرکت می کنند و روی این پله ها می دوند این در حالی بود که ایرانیها اطراف پله برقی و چسبیده بودند که سرشون گیج نره که بیفتن!! از اون جالب تر این بود که روی این شیب و با اون سرعت این عشاق جوان از مجاورت یکدیگر لذت می بردند(اونجا هم ول کن نبودند بی ناموسا!!).
ایستگاه آربات پیاده شدیم و وارد خیابان آربات شدیم. خیابانی بسیار زیبا که هیچگونه وسیله نقلیه در آنجا عبور نمی کند و مخصوص عابرین پیاده است. دو طرف خیابان مغازه و کافه و رستوران بود. بوتیک های زیبا ، مغازه هایی که سوغاتی روسیه می فروختند، برندهای مختلف مثل اسپریت، ادیداس .... کافه های معروف مثل استارباکس و ... شعبه داشتند. وسط خیابان هم هنرمندان بساط نقاشی داشتند .توی یکی ازین کافه های زیبا من چایی خوردم و دوست محترم یه آبجو و سپس گشتی در خیابان زدیم و عکس انداختیم و کیف کردیم. هوا هم بسیار عالی بود آسمان هم آبی آبی بدون ذره ایی دود.
راستی از خونه الکساندر پوشکین شاعر معروف روس هم که در این خیابان قرار دارد بازدید کردیم.
ساعت 2 بعدازظهر با کروز گشتی بر روی رودخانه مسکو زدیم و ناهار خوردیم که شنیسل مرغ بود. از کنار کرملین، تندیس پترکبیر ، دانشگاه مسکو، پارک گورکی و .. . عبور کردیم. با چایی و کیک و نوشیدنی های مختلف هم پذیرایی شدیم. حدود 3 ساعتی گشت زدیم و لذت بردیم. یک دوست جدید هم که از هم توری هامون بود پیدا کردیم به اسم نیکی.
شب رفتیم سیرک بزرگ مسکو که بعد از 6 ماه اولین شب کاری خودشو آغاز کرده بود. جالب بود حداقل برای یکبار دیدن . برای من که تابحال به هیچ سیرکی نرفته بودم تجربه خوبی بود.
شب بعد بازگشت از سیرک و خوردن شام رفتیم بیرون و گشتی زدیم آخرین شب اقامت مون در مسکو بود و می خواستیم نهایت استفاده رو ببریم. برخلاف تصورم و هشدارهایی که قبل از سفر در مورد نا امینی در این کشور بهم داده بودن من هیچ موردی ندیدم. ما حدود ساعت 12 گشتی می زدیم و هیچ کس مزاحمتی برای ما ایجاد نکرد یک پارک کوچیک نزدیک هتل بودکه پشتش یه قبرستان محلی بود تا اونجا رفتیم و آبمیوه ایی خوردیم و برگشتیم.
مسکو شهر بسیار گرونی است و به روایت های مختلف اولین و شاید هم دومین شهر گرون دنیاست. قیمت آب معدنی بسیار بالاست و حتی از آبجو هم گرونتره.
88/6/28
صبح اول از ایستگاه مترو نزدیک هتل که همان ایستگاه ودنخا بود سوار مترو شدیم . مترو مسکو جز قدیمی ترین مترو های دنیا و زیباترین می باشد. که جز آثار باستانی هم محسوب می شود. این مترو در یال 1935 و به دستور استالین ساخته شده است .معماری هر یک از سالنها ، نقاشی ها ، تابلوها و لوسترها باهم متفاوت بودند.
بعضی از سالنها با تابلوهای نقاشی و کاشیکاریهای بسیار ظریف مزین شده بودند. هیچ یک از آثار مربوط به دوران کمونسیت از بین نرفته بود و همه به همان صورت حفظ شده بودند نماد داس و چکش که سمبل کمونسیت بود باقی مانده بود.
سالن جدید مترو رو هم بازدید کردیم که در سال 1994 افتتاح شده بود. مترو اونا کجا و مترو ما که این همه پزشو میدیم کجا!!!
واگن ها قدیمی بودند ولی سرعت حرکتشان قابل مقایسه با مترو تهران نبود. از هجوم و حمله هم در موقعه سوار و پیاده شدن خبری نبود. از دست فروش های داخل واگن ها هم همینطور. کسی به کسی کاری نداشت مردم یا مشغول مطالعه کتاب و روزنامه بودند یا گوش دادن به موزیک. نکته جالب توجه پله برقی یکی از ایستگا ه ها بود که 110 متر و حدودن 7 طبقه به زیر زمین می رفت با شیب 30 درجه و با سرعت بسیار بالا. تور لیدر به ما گفت که سمت راست بایستیم چون روسها خودشون از سمت چپ حرکت می کنند و روی این پله ها می دوند این در حالی بود که ایرانیها اطراف پله برقی و چسبیده بودند که سرشون گیج نره که بیفتن!! از اون جالب تر این بود که روی این شیب و با اون سرعت این عشاق جوان از مجاورت یکدیگر لذت می بردند(اونجا هم ول کن نبودند بی ناموسا!!).
ایستگاه آربات پیاده شدیم و وارد خیابان آربات شدیم. خیابانی بسیار زیبا که هیچگونه وسیله نقلیه در آنجا عبور نمی کند و مخصوص عابرین پیاده است. دو طرف خیابان مغازه و کافه و رستوران بود. بوتیک های زیبا ، مغازه هایی که سوغاتی روسیه می فروختند، برندهای مختلف مثل اسپریت، ادیداس .... کافه های معروف مثل استارباکس و ... شعبه داشتند. وسط خیابان هم هنرمندان بساط نقاشی داشتند .توی یکی ازین کافه های زیبا من چایی خوردم و دوست محترم یه آبجو و سپس گشتی در خیابان زدیم و عکس انداختیم و کیف کردیم. هوا هم بسیار عالی بود آسمان هم آبی آبی بدون ذره ایی دود.
راستی از خونه الکساندر پوشکین شاعر معروف روس هم که در این خیابان قرار دارد بازدید کردیم.
ساعت 2 بعدازظهر با کروز گشتی بر روی رودخانه مسکو زدیم و ناهار خوردیم که شنیسل مرغ بود. از کنار کرملین، تندیس پترکبیر ، دانشگاه مسکو، پارک گورکی و .. . عبور کردیم. با چایی و کیک و نوشیدنی های مختلف هم پذیرایی شدیم. حدود 3 ساعتی گشت زدیم و لذت بردیم. یک دوست جدید هم که از هم توری هامون بود پیدا کردیم به اسم نیکی.
شب رفتیم سیرک بزرگ مسکو که بعد از 6 ماه اولین شب کاری خودشو آغاز کرده بود. جالب بود حداقل برای یکبار دیدن . برای من که تابحال به هیچ سیرکی نرفته بودم تجربه خوبی بود.
شب بعد بازگشت از سیرک و خوردن شام رفتیم بیرون و گشتی زدیم آخرین شب اقامت مون در مسکو بود و می خواستیم نهایت استفاده رو ببریم. برخلاف تصورم و هشدارهایی که قبل از سفر در مورد نا امینی در این کشور بهم داده بودن من هیچ موردی ندیدم. ما حدود ساعت 12 گشتی می زدیم و هیچ کس مزاحمتی برای ما ایجاد نکرد یک پارک کوچیک نزدیک هتل بودکه پشتش یه قبرستان محلی بود تا اونجا رفتیم و آبمیوه ایی خوردیم و برگشتیم.
مسکو شهر بسیار گرونی است و به روایت های مختلف اولین و شاید هم دومین شهر گرون دنیاست. قیمت آب معدنی بسیار بالاست و حتی از آبجو هم گرونتره.
وبلاگت مبارک باشه مینا
پاسخحذفخیلی روون می نویسی و با اطلاعات خیلی خوب
ان شا الله با هم یه سفر بریم روسیه